دیکشنری
داستان آبیدیک
گوش دهنده
english
1
general
::
listener
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
گوش بری کردن
گوش بریدن
گوش بزنگ
گوش بزنگی
گوش به زنگ بودن
گوش به زنگی
گوش بین
گوش پاک کن
گوش پوش
گوش خراش
گوش خوار
گوش خیزک
گوش دادن
گوش درد
گوش درد ارجاعی
گوش دهنده
گوش رس
گوش گیر
گوش میانی
گوش نگری
گوش نگری بادی
گوش وسط
گوش کردن
گوشت
گوشت آب نمکی
گوشت آلو
گوشت آلود
گوشت آویخته
گوشت از نوع گاو تازه (بصورت لاشه یاشقه):
گوشت الو ، چاق ، فربه ، گوشت آلو
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید